کلمات قصار/ ابوالفضل زنده بودی (چکاد): شهر ویران شده از شومی شیطان …

شنایا – کلمات قصار / ابوالفضل زنده بودی (چکاد):
زوره ی ابلیس
ای دلیل تپش ثانیه ها زود بیا
زندگی بی تو فقط رنج و بلا بود بیا
رود سرکش عطش کهنه ی دریا دارد
مرد درحسرت دریا شدن این رود بیا
زیر شلاق سم اسب سواران یزید
قلب رنجورزمین خون شد و فرسود بیا
خانمانم وطنم رفت به تاراج خزان
سوخت درآتش جهل شب و شد دود بیا
شهر ویران شده ازشومی شیطان وکسی
یک دم از زوزه ی ابلیس نیاسود بیا
ناله ی جغد سیاه خفقان در دل شب
باز بر وحشت تنهایی ام افزود بیا
شهر ما پر شده از بتکده ای ابراهیم
تیشه بردار و پی لشکر نمرود بیا
نیل شب را بدرای موسی عمرانی دل
تا که فرعون کند با همه بدرود بیا
“زده ام فالی و فریاد رسی می آید ”
حضرت حافظ فرهیخته فرمود بیا
قصّه ی غصِّه ی مردم شده اشعارچکاد
ای دلیل تپش ثانیه ها زود بیا